دلفان سایبر
دلفان سایبر

دلفان سایبر

چرا "پنتاگون" از سامانه موشکی "اس-500" می‌هراسد؟

ترس پنتاگون از سامانه موشکی "اس- 500" اما اخیرا ساخت سامانه‌های پیشرفته دفاع موشکی در فدراسیون روسیه؛ رقیب سنتی این کشور یعنی ایالات متحده آمریکا را نگران کرده است در حقیقت روسیه در گذشته با تولید سامانه‌های موشکی "اس – 300(S-300)" و "اس – 400 (S- 400)" توانمندی خود را در تولید ادوات در زمینه دفاع هوایی به نمایش گذاشته است.

کشور روسیه با وسعت بیش از 18 میلیون کیلومتر مربع، نیازمند استحکامات گسترده در زمینه دفاع هوایی است و روس‌ها به خوبی این موضوع را درک کرده‌اند.

حضور سامانه‌های موشکی پیشرفته در غرب روسیه در برد کوتاه و بلند در گذشته توسط فرماندهان نظامی کرملین گزارش شده آنها سامانه‌هایی همچون "اس – 400"، ، "اس – 300" را در نقاطی از روسیه همچون آرخانگلسک و "ولگوگراد" ، "کالینینگراد"، "مسکو" و ... آزمایش یا مستقر کرده‌اند 

چرا

v

چرا

این مجله امریکایی در پایان آورده است: یکی از کارشناسان نظامی امریکا تاکید کرده که مجموعه صنایع نظامی روسیه که پس از فروپاشی اتحاد شوروی به شدت آسیب دیده بود، توانسته به شکل غیر قابل درکی به ساخت سامانه های پیشرفته دفاع موشکی ادامه داده و از انحطاط این صنعت جلوگیری کند. در نهایت، این تسلیحات پرقدرت از آب در آمده و بسیاری از مقامات نظامی آمریکا به خاطر مشکلاتی که اس 500 می تواند برای جنگنده های به اصطلاح نامرئی اف 22 ، اف 35 و بی-2 به وجود اورد، به طور جدی نگران شده اند، زیرا این جنگنده ها به سادگی قادر به عبور از این مجموعه های پدافندی نخواهند بود.

دیو ماجومدار، تحلیلگر مسایل دفاعی امریکا در مقاله‌ای در نشنال اینترست نوشت: «مقام‌های دفاعی امریکا نگرانند بهترین جنگنده‌ های رادارگریز در زرادخانه پنتاگون نیز نتوانند اقدامی در قبال این سامانه انجام دهند.»

وی افزود: «درحقیقت برخی از تسلیحات جدید روسیه از جمله سامانه اس 500 از چنان توانایی بالایی برخوردار هستند که بسیاری از مقام‌های دفاعی امریکا نگرانند جنگنده‌هایی مانند F-22، F-35، و B-2 نتوانند بر آن ها چیره شوند.»


**سامانه موشکی "اس-500" چه ویژگی هایی دارد؟

سامانه پدافند موشکی "اس-500 " قادر به هدف قرار دادن و نابودی اهداف پرنده اعم از موشک‌های قاره پیما و بالستیکی و موشک‌های بالدار تا برد پرواز 3500 کیلومتر است.



چرا

چرا

چرا


این سامانه موشکی که ساخت آن از سال 2010 جریان داشت، دارای سیستم راداری قدرتمندی است که می تواند تا شعاع 600 کیلومتری به طور همزمان به چند هدف پرنده موشک پرتاب کند. "ویکتور موراخوفسکی،" عضو شورای کمیسیون صنایع دفاعی روسیه نیز اعلام کرد: سامانه اس-500 نسل جدید سامانه‌های پدافند موشکی است که می تواند برای نابودی هواپیماها و موشک‌های قاره پیما و بالستیکی و پهنه فضایی نزدیک به زمین به کار گرفته شود.

وی افزود: "این سامانه موشکی بهترین دستاوردها در سامانه‌های موشکی کنونی روسیه را در خود جمع کرده و علاوه بر آن امکانات جدیدی در عرصه پدافند هوایی، موشکی و فضایی دارد". آمریکا که در حال استقرار اجزای سامانه پدافند موشکی خود در اروپای شرقی است؛ از توانمندی روسیه در عرصه پدافند موشکی و به ویژه ساخت مجموعه‌های "اس-500 " ابراز نگرانی کرده است.

سایت "میسایل تریت (Missile Threat) " درباره سامانه موشکی "اس 500" عنوان داشت: تولید اولیه‌ این سامانه حدفاصل سالهای 2013 و 2014 انجام شده و به عنوان یک سیستم موشکی متحرک بردی معادل 500 تا 600 کیلومتر دارد.

این سایت با بیان تفاوت‌های سامانه موشکی "اس 400" و "اس 500" عنوان داشت: سامانه موشکی "اس 400" برای انهدام اهداف و موشک‌های برد کوتاه و میانبرد طراحی شده، اما سامانه "اس 500" برای از بین بردن موشک‌های قاره پیما استفاده می شود.


این سایت ادامه داد: ارتش فدراسیون روسیه فعلا در حال توسعه سامانه موشکی زمین به هوا "اس 500" بوده و این کار از سال 2013 به صورت جدی آغاز شده است. سایت "میسایل تریت (Missile Threat) " تأکید کرد: این سامانه موشکی ظرفیت انهدام انواع "جنگنده‌ها" و "هواپیماهای مافوق صوت"، "موشک‌های کروز و بالستیک" را دارد.

با طراحی سامانه موشکی "اس – 500 (S- 500) " امنیت ملی فدراسیون روسیه در غرب این کشور که منشا خطرات گسترده‌ای از سوی آمریکا است؛ تامین می‌شود.

پنتاگون به این دلیل از تجهیز روس ها به سامانه موشکی "اس-500" می ترسد که با استقرار این سامانه در غرب روسیه دیگر هیچ موشکی نمی تواند پایتخت این کشور را تهدید کند و علاوه بر این موشک های قاره پیمای روس‌ها همچون "بولاوا" ، "توپول- ام" و ... خطری جدی برای امنیت ملی آمریکا ایجاد خواهد کرد.

چرا

این مجله امریکایی در پایان آورده است: یکی از کارشناسان نظامی امریکا تاکید کرده که مجموعه صنایع نظامی روسیه که پس از فروپاشی اتحاد شوروی به شدت آسیب دیده بود، توانسته به شکل غیر قابل درکی به ساخت سامانه های پیشرفته دفاع موشکی ادامه داده و از انحطاط این صنعت جلوگیری کند. در نهایت، این تسلیحات پرقدرت از آب در آمده و بسیاری از مقامات نظامی آمریکا به خاطر مشکلاتی که اس 500 می تواند برای جنگنده های به اصطلاح نامرئی اف 22 ، اف 35 و بی-2 به وجود اورد، به طور جدی نگران شده اند، زیرا این جنگنده ها به سادگی قادر به عبور از این مجموعه های پدافندی نخواهند بود.

دیو ماجومدار، تحلیلگر مسایل دفاعی امریکا در مقاله‌ای در نشنال اینترست نوشت: «مقام‌های دفاعی امریکا نگرانند بهترین جنگنده‌ های رادارگریز در زرادخانه پنتاگون نیز نتوانند اقدامی در قبال این سامانه انجام دهند.»

وی افزود: «درحقیقت برخی از تسلیحات جدید روسیه از جمله سامانه اس 500 از چنان توانایی بالایی برخوردار هستند که بسیاری از مقام‌های دفاعی امریکا نگرانند جنگنده‌هایی مانند F-22، F-35، و B-2 نتوانند بر آن ها چیره شوند.»


**سامانه موشکی "اس-500" چه ویژگی هایی دارد؟

سامانه پدافند موشکی "اس-500 " قادر به هدف قرار دادن و نابودی اهداف پرنده اعم از موشک‌های قاره پیما و بالستیکی و موشک‌های بالدار تا برد پرواز 3500 کیلومتر است.



چرا

چرا

چرا


این سامانه موشکی که ساخت آن از سال 2010 جریان داشت، دارای سیستم راداری قدرتمندی است که می تواند تا شعاع 600 کیلومتری به طور همزمان به چند هدف پرنده موشک پرتاب کند. "ویکتور موراخوفسکی،" عضو شورای کمیسیون صنایع دفاعی روسیه نیز اعلام کرد: سامانه اس-500 نسل جدید سامانه‌های پدافند موشکی است که می تواند برای نابودی هواپیماها و موشک‌های قاره پیما و بالستیکی و پهنه فضایی نزدیک به زمین به کار گرفته شود.

وی افزود: "این سامانه موشکی بهترین دستاوردها در سامانه‌های موشکی کنونی روسیه را در خود جمع کرده و علاوه بر آن امکانات جدیدی در عرصه پدافند هوایی، موشکی و فضایی دارد". آمریکا که در حال استقرار اجزای سامانه پدافند موشکی خود در اروپای شرقی است؛ از توانمندی روسیه در عرصه پدافند موشکی و به ویژه ساخت مجموعه‌های "اس-500 " ابراز نگرانی کرده است.

سایت "میسایل تریت (Missile Threat) " درباره سامانه موشکی "اس 500" عنوان داشت: تولید اولیه‌ این سامانه حدفاصل سالهای 2013 و 2014 انجام شده و به عنوان یک سیستم موشکی متحرک بردی معادل 500 تا 600 کیلومتر دارد.

این سایت با بیان تفاوت‌های سامانه موشکی "اس 400" و "اس 500" عنوان داشت: سامانه موشکی "اس 400" برای انهدام اهداف و موشک‌های برد کوتاه و میانبرد طراحی شده، اما سامانه "اس 500" برای از بین بردن موشک‌های قاره پیما استفاده می شود.


این سایت ادامه داد: ارتش فدراسیون روسیه فعلا در حال توسعه سامانه موشکی زمین به هوا "اس 500" بوده و این کار از سال 2013 به صورت جدی آغاز شده است. سایت "میسایل تریت (Missile Threat) " تأکید کرد: این سامانه موشکی ظرفیت انهدام انواع "جنگنده‌ها" و "هواپیماهای مافوق صوت"، "موشک‌های کروز و بالستیک" را دارد.

با طراحی سامانه موشکی "اس – 500 (S- 500) " امنیت ملی فدراسیون روسیه در غرب این کشور که منشا خطرات گسترده‌ای از سوی آمریکا است؛ تامین می‌شود.

پنتاگون به این دلیل از
تجهیز روس ها به سامانه موشکی "اس-500" می ترسد که با استقرار این سامانه در غرب روسیه دیگر هیچ موشکی نمی تواند پایتخت این کشور را تهدید کند و علاوه بر این موشک های قاره پیمای روس‌ها همچون "بولاوا" ، "توپول- ام" و ... خطری جدی برای امنیت ملی آمریکا ایجاد خواهد کرد.

داعش؛ شاه کلید کاخ سفید در طرح خاورمیانه جدید


با وجود اقدامات رسانه‌ای گسترده ایالات متحده مبنی بر تلاش شبانه روزی برای نابودی گروه تروریستی داعش و با گذشت پنج سال از اعلام موجودیت آن، کماکان هیچ اثری از تضعیف نقش آن در معادلات امنیتی غرب آسیا دیده نمی‌شود!

، چرا با وجود اقدامات رسانه‌ای گسترده ایالات متحده مبنی بر تلاش شبانه روزی برای نابودی گروه تروریستی داعش و با گذشت پنج سال از اعلام موجودیت آن، کماکان هیچ اثری از تضعیف نقش آن در معادلات امنیتی غرب آسیا دیده نمی‌شود؟ پاسخ به این سوال را باید در نقشه کاخ سفید برای این منطقه دانست. نشریه "فاریسن افرز" در شماره جدید خود صراحتا تضعیف و کمرنگ شدن نقش داعش در منطقه را موجب قدرت گرفتن دولت بشاراسد و به تبع آن، محور مقاومت دانسته و برهمین اساس، استراتژی ایالات متحده را در مدارا و حفظ داعش در این منطقه دانسته است.

این توافق بین سایکس(Mark Sykes) دیپلمات انگلیسی و پیکو(George Picot) دیپلمات فرانسوی در نه می 1915 تنظیم و توسط وزرای خارجه دو کشور امضا شد و به قرارداد "سایکس- پیکو" معروف است و هنوز مرزهای کشورهای عربی در چارچوب آن قرارداد تعریف می‌شوند. مرزها طوری تعیین شده بودند که کشورها دارای مذاهب و قومیت‌های مختلف باشند تا استخوان لای زخم برای روز مبادا حفظ شود. یک فرمانده داعش، در یک ویدیو پایان توافق سایکس- پیکو را اعلام کرد و رهبر داعش ابوبکر بغدادی، در جولای 2014 در یک سخنرانی در مسجد جامع‌النور موصل اعلام کرد که "این پیروزی خجسته تا آخرین میخ بر تابوت توطئه سایکس- پیکو؛ متوقف نخواهد شد." و در یک حرکت نمادین با بلدوزر، داعش مرز سوریه – عراق را، از بین برد. در این توافق، سوریه، لبنان و سیلیسیای ترکیه در کنترل فرانسه و فلسطین، اردن، مناطق اطراف خلیج فارس و بغداد به بریتانیا واگذار شد.

در این توافق آمده بود انگلیس و فرانسه به طور موثری این مناطق را کنترل خواهند کرد. این کنترل از طریق حکومت‌ها و مدیریت های سیاسی این کشورها که عرب خواهند بود، تحقق خواهد یافت. شمال سوریه و بین‌النهرین منطقه نفوذ فرانسه و عربستان و دره اردن منطقه نفوذ بریتانیا خواهند بود. بیت‌المقدس با مدیریت بین‌المللی اداره خواهد شد.

اصلاحات عمیق سیاسی که احتمالا می‌تواند عراق و سوریه را به کشورهایی با ثبات تبدیل کند، هنوز در هیچ کشوری آغاز نشده است. العبادی تلاش کرد تا آرام آرام چند قدم بردارد ولی ناکام ماند. "بشاراسد" حتی تلاش هم نکرد و صرفا بر نیاز کشورش به برگزاری یک انتخابات پافشاری کرد. پیشرفت در مبارزه علیه داعش نیز ممکن است تنها باعث سرکوب‌های بیشتر از سوی دولت‌های عراق و سوریه شود و مشوقی برای کسانی باشند که تنها راه حل در تولید مرزهای جدید می‌دانند.

جفری گلدبرگ، نویسنده و خبرنگار مجله اتلانتیک و خالق کتاب "زندانیان: داستان دوستی و ترور" در مقاله‌ای با عنوان نقشه جدید خاورمیانه به طور گویایی به راهبرد آمریکا در قبال کشورهای منطقه اشاره می‌کند: زمانی که ما برای روی آماده سازی نقشه همراه مقاله کار می‌کردیم، توهم و اغراق را کنار گذاشتیم. با این حال وقتی که امروز به آن می‌نگریم اصلا خیالی به نظر نمی‌رسد. ما تقسیم سودان به دو کشور را پیش بینی کرده بودیم. (اگرچه آنچه را که امروز سودان جنوبی می‌نامند، "سودان جدید" نام نهادیم.) ما "حزب اللهستان" را در بخشی از لبنان ایجاد کردیم که عملا امروز وجود دارد. شمال حزب اللهستان در کنار سواحل مدیترانه در سوریه "جمهوری علوی" قرار دارد.

این یکی از نتایج نیمه قابل قبول کوتاه مدت جنگ سوریه به رهبری بشاراسد است. همچنین در نقشه ما، سوریه مناطقی را به "دروزستان" واگذار می‌کند که در مناطق نزدیک به مرزهای "اردن کبیر" قراردارد. البته عراق هم به کشور تقسیم شده است و کشور کردستان کنترل مناطق کردنشین ترکیه را هم به دست گرفته است. یکی از الحاقات نیمه هوشمندانه به این نقشه- منطقه خودمختار بدون‌ها- است؛ چیزی که می‌توانست پیش از کودتای نظامی اخیر مصر و نقشه ارتش مصر برای حفظ صحرای سینا از قبایل جهادی در شبه جزیره سینا در آن منطقه تکمیل شود. من در آن مقاله منتقد بسیار جدی غرور امپریالیستی بودم که محرک تقسیم‌بندی سایکس- پیکو خاورمیانه توسط بریتانیایی و فرانسوی‌ها بود. اما با این حال به نظرم چینش سایکس- پیکو سهوا مترقی بود. سازندگان خاورمیانه جدید مردمی از اقوام مختلف و اعتقادات متنوع ( ویا جریان‌ها مختلف ازیک مذهب9 را در کشورهایی که قرار بود مدرن، چند فرهنگی و چند فرقه‌ای باشند قرار دارند.

کتمان حقیقت است که بگوییم خاورمیانه جایی نیست که چنین آزمایش‌هایی در آن موفق نشان داده است. فکر نمی‌کنم ارزش داشته باشد که سرمایه‌های امریکا و از آن مهمتر حیات امریکایی‌ها را برای اینکه عراق را یک کشور واحد نگه داریم به خطر بیاندازیم. البته مهم است که در طرح‌هایی که از ایجاد پایگاه‌های دائمی جهادی‌ها ممانعت می‌کند سرمایه گذاری کنیم و ایالات متحده باید در این مورد هوشیار باشد، هوشیارتر از چیزی که تا به حال بوده است. اما این که عراق باید کشور واحدی باقی بماند عاقلانه به نظر نمی‌رسد.

داعش؛ شاه کلید کاخ سفید در طرح خاورمیانه جدید

نشریه آمریکایی آتلانتیک در نوشته‌ای با عنوان "بعد از عراق" گوشه‌ای از اهداف آمریکا در تجزیه کشورهای منطقه را آشکار کرد. در نقشه‌ای که این نشریه به این مناسبت منتشر کرده است بخش غربی ایران به همراه بخش شرقی ترکیه و شمال شرقی سوریه تجزیه و تحت نام کشور کردستان نشان داده شده است.
بلوچستان نیز یک کشور مستقل شناخته شده و خوزستان و اهواز هم از ایران جدا و مستقل خواهند شد. در بخش‌هایی از نوشته جفری گولدبرگ مفسر سیاسی این نشریه خبری و سیاسی آمده است: کردها در عراق سالهاست که تحت ستم بوده‌اند. اما آنها به خاطر آرزوهایشان روزی به استقلال خواهند رسید. شاید هنگام جدایی کردستان از عراق خونهای بسیاری ریخته شود اما آنها در نهایت به اهدافشان خواهند رسید! اگر الان هم این امر تحقق نیابد روزی کشور کردستان محقق خواهد شد و آن روز گریزناپذیر است. به نظر می‌رسد که پروژه بعدی سیاست آمریکا تحریک کردها برای جدائی باشد. تجربه ثابت کرده است که آمریکا نمی‌تواند به طور مستقیم در ایران یا ترکیه مداخله کند به همین دلیل این کار را با واسطه انجام می‌دهد. پیش از این، واسطه آ‌مریکا در این زمینه صدام حسین بود و هم اکنون به نظر می رسد کردها از سوی آمریکا برای این کار درنظر گرفته شده‌اند.

تحلیل؛ یک اصل ثابتی در تاریخ بشر وجود دارد که جنگ‌ها وسیله تقسیم مجدد سرزمین‌ها بوده است. در همین یکصد سال اخیر؛ جنگ جهانی اول، هم در اروپا و هم در منطقه ما (توافق سایکس- پیکو) مرزهای جدیدی ایجاد کرد. جنگ جهانی دوم، در اروپا تغییرات جدیدی به وجود‌ آورد و در منطقه ما اسرائیل را خلق کرد و پاکستان را از هند جدا کرد که اسرائیل با تداوم جنگ‌ها، مرتبا مرزها را تغییر داد و پاکستان دوشقه شد. پس از فروپاشی شوروی، جنگ بالکان مرزهای جدیدی را ترسیم کرد که از یوگسلاوی، پنج کشور و جمعا هفت کشور جدید متولد شد. حالا، نوبت غرب آسیا است. این جنگ شروع شده است.
توطئه‌ها بسیار شناخته شده هستند و تقریبا مشابه به هم. هوشیاری ما برای جلوگیری از این توطئه‌ها، درایت، استراتژی و تاکتیک‌های جدیدی می‌طلبد.v

رهبرانقلاب کدام منطقه را برای برگزاری رزمایش آمریکایی‌ها مشخص کردند؟

به بهانه اشاره رهبر انقلاب به خلیج خوک‌ها؛
خلیج خوک‌ها ناحیه ای در مرز کوبا و آمریکا است که بیش از 50 سال پیش (1961) جوخه‌ای نظامی متشکل از 1500 سرباز تعلیم دیده متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا به آن حمله کردند که این حمله مقدمه عملیاتی کاملاً محرمانه برای سرنگونی حکومت تازه تاسیس فیدل کاسترو بود.

 صبح امروز رهبر معظم انقلاب در دیدار با فرهنگیان سراسر کشور با اشاره به دخالت آمریکایی ها در منطقه غرب آسیا و برگزاری مانورهای نظامی و رزمایش های دریایی با انتقاد صریح از حضور و دخالت نیروهای خارجی در منطقه و همچنین اظهارات مقامات نظامی آنها در رابطه با رزمایش های ایران در منطقه خلیج فارس فرمودند:

" می‌گویند ایران در خلیج فارس رزمایش نداشته باشد؛ چه غلط ها!. از آن طرف دنیا می‌آید رزمایش برگزار می‌کند؛ خب بروید همان خلیج خوک‌ها، اینجا چه می‌کنید!؟ خلیج فارس خانه‌ی ما است. جای حضور ملت ایران است"

بلاشک انتخاب این جمله هوشمندانه از سوی رهبرحکیم انقلاب در میان رسانه های جهان و همچنین مجامع نخبگانی بازخوردهای فراوانی خواهد داشت. بدین منظور گزیده ای از اتفاقات پیرامون خلیج خوک ها برای درک عمیق تر از هشدار رهبری معظم انقلاب ارائه می‌کنیم.

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی


خلیج خوک‌ها ناحیه ای در مرز کوبا و آمریکا است که بیش از 50 سال پیش(1961) جوخه ای نظامی متشکل از 1500 سرباز تعلیم دیده متعلق به سازمان جاسوسی آمریکا، سیا، به آن حمله کردند که این حمله مقدمه عملیاتی کاملاً محرمانه برای سرنگونی حکومت تازه تاسیس فیدل کاسترو بود که «آیزنهاور» به عنوان پایه گذار اصلی این ماموریت و «جان اف کندی» به عنوان ادامه دهنده آن ادعا می کردند که این عملیات با هدف جلوگیری از گسترش کمونیسم در جهان انجام شده است. با این حال کارها همانطور که برنامه ریزی شده بود پیش نرفت.
(خبرآنلاین)

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی

فیدل کاسترو که در سال ۱۹۵۹ توانست باتیستا را از قدرت برکنار کند، انقلابی جوانی بود که بشدت تحت تاثیر افکار چپ بود و حامی خود را کشور شوروی انتخاب کرده بود. کاسترو، هنوز پایه‌های قدرت خود را در کوبا نگسترانده بود که با این کودتا مواجه شد. از قضا این کودتای ناموفق برای فیدل کاسترو و انقلاب تازه تاسیس او، محاسنی نیز در برداشت. 
 
خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی

اگر چه تعداد کشته شدگان کوبایی در این عملیات بیشتر از نیروهای امریکایی بود (۱۶۱ به ۱۰۷) اما کاسترو توانست ۱۱۸۹ نفر از نیروهای مهاجم را به اسارت گیرد. بعد‌ها کاسترو برای مبادله اسرا با امریکاییان ۲۵ میلیون دلار پول به همراه آذوقه و دارو از امریکا دریافت کرد. همچنین این کودتای بی‌فرجام، جان اف کندی- رئیس جمهور وقت امریکا- را زیر باران نقد و انتقاد قرار داد.

نیروهای سیا در اوج دوران جنگ سرد، از کشیده شدن پای کمونیسم به امریکای لاتین- حیاط خلوت آمریکا- نگران بودند و در پی آن بودند تا با توسل به هر اقدامی این انقلاب تازه تاسیس را نابود کنند. سازمان جاسوسی امریکا با چنین پیش فرضی، اقدام به جمع آوری اطلاعات از کوبا کرد. نیروهای سیا اطلاعات نادرست و غالبا اشتباهی از جریان انقلاب در این کشور مخابره کردند و از کندی خواستند تا دستور حمله را صادر کند. (فردا)
 
«جیم روزنبرگ» نویسنده کتابی درباره این موضوع به ترس و هراسی اشاره می کند که رسانه ها در دهه های 50 و 60 میلادی از کمونیسم و شوروی در فضای عمومی القاء کرده بودند تا عملیات‌های مربوط به سرنگونی دولت های ضد آمریکایی را با استفاده از آن پیش ببرند.

نویسنده در این کتاب با عنوان «فاجعه درخشان» قبل از هرچیز ذهن مخاطب خود را به جنگ ویتنام معطوف می کند و حادثه خلیج کوبا را به آن تشبیه می کند که مسائل زیادی برای اذهان عمومی در آمریکا روشن کرد. حادثه خلیج کوبا در اصل ماموریتی بود که بذر آن در دوران ریاست جمهوری آیزنهاور کاشته شد و تمام استدلال عملیات نظامی هم ترس شخصی رئیس جمهور وقت آمریکا از قدرت گرفتن اتحادیه جماهیر شوروی و طرفدارانش در جهان بود که فیدل کاسترو از نزدیکترین آنها به آمریکا محسوب می‌شد.

آیزنهاور اصرار داشت این ماموریت محرمانه باقی بماند که بعد از او، کندی با وجودی که شک و ابهامات زیادی در این ماموریت می دید ولی مجبور شده بود مخالفتی با این نظر نداشته باشد. ماموریت در 15 آوریل سال 1961 با برخی حملات هوایی به مواضع دفاعی کوبا آغاز شد که بعد از آن قرار شد گروه نظامی متشکل از تبعیدی های کوبایی به همراه نظامیان آمریکایی به خلیج کوبا حمله کنند که مقدمه سرنگونی حکومت کاسترو فراهم شود ولی در شروع کار همه چیز عکس شده بود.

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامی

کشتی هایی که قرار بود نیروها را در ساحل خلیج پیاده کند در منطقه ای پیش بینی نشده به گل نشسته و به خاطر مشکلات دیگری که در مراحل بعدی عملیات پیش آمده بود، کندی روز بعد یعنی 16 آوریل عملیات را لغو کرد تا نیروها روز بعد بتوانند با تجدید قوا به مواضع کوبا حمله کنند ولی به طور مرموزی کل ماموریت لغو شد به طوری که خود نیروهای نظامی نیز از این موضوع تعجب کرده بودند.

 

ضمن اینکه در هیچ سند تاریخی معلوم نشد که چرا این ماموریت از سوی مقامات آمریکایی لغو شد ولی درس هایی که می توان از این حادثه گرفت را باید در لیبی و عراق و افغانستان به مقامات آمریکایی گوشزد کرد. روزنبرگ در کتاب خود درس های دیگری به مقامات آمریکایی یادآوری کرده است و می نویسد: «به نظر می رسد اگر در آن زمان آمریکا موفق می شد کوبا را به اشغال خود درآورد هیچ چیزی به دست نمی آورد چرا که در زمان حال نتایج اشغال عراق و افغانستان چنین چیزی را نشان می دهند.»(خبرآنلاین)

خلیج خوک‌ها کجاست؟ + عکس و فیلم///////آقای غلامیv